-
کاش اینطوری نباشیــــم!
پنجشنبه 24 مردادماه سال 1392 13:01
به آرامی آغاز به مُــــردن میــــکنی اگر سفر نکنی، اگر چیزی نخوانی، اگر به اصوات زندگی گوش ندهی، اگر از خودت قدردانی نکنی به آرامی آغاز به مردن میکنی زمانیکه خودباوری را در خودت بکشی، وقتی نگذاری دیگران به تو کمک کنند به آرامی آغاز به مردن میکنی اگر برده عادات خود شوی، اگرهمیشه از یک راه تکراری بروی ... اگر روزمرگی را...
-
اتفاق قشنگی که تو شب 21 رمضان برام افتاد!
سهشنبه 8 مردادماه سال 1392 18:39
دیشب طبق قراره خودم با خدا که 4 سال پیش گذاشتم رفتم قم...از سال 89 هرسال شب بیست و یکم میرم پابوس حضرت معصومه بعداز نامزدی و ازدواج با همسرم هم دیگه با هم هرسال میریم قم امسال هم رفتیم...دیشب تو حیاط حرم یه اتفاقی افتاد دعای جوشن رو که میخوندن من بی اختیار اشک میریختم یه حال عجیب و خوبی داشتم انگار نه انگار که تا چند...
-
یه اتفاق بد...
پنجشنبه 20 تیرماه سال 1392 14:27
دوستای گلم سلام -اول از همه فرارسیدن ماه مبارک رمضان رو به همه شما تیریک میگم نماز روزه همتون قبول باشه ...یه چندروزی نبودم چون یه اتفاق خیلی بدی متاسفانه برامون افتاد که الان جریان رو میگم راستش منو همسری از چندروزه قبل برنامه گذاشتیم که 3شنبه بریم تنگه واشی یه آب و هوایی عوض کنیم و با انرژی مضاعف بریم به استقبال ماه...
-
15 تیرماه
شنبه 15 تیرماه سال 1392 19:16
دقیقا یکسال پیش توی یه همچین تاریخی و ساعتی من و همسرم تو ماشین عروس بودیم پونزده تیرماه سال 1391 خدایا عشقمون یکی شدنمون یک ساله شد یک سال پیش توی یه همچین روزی قدم به این خونه گذاشتم... و خوشبخت ترین زن دنیا شدم و هنوز همچنان همون حس رو دارم انگار هنوز هیچ لحظه ای ازون شب رویایی نگذشته....خدایا شکرت بخاطر اینهمه...
-
راز شـــــــــــمع!
شنبه 15 تیرماه سال 1392 12:02
سلام دوستای خوبم،من این مطلب رو یه جا خوندم که خیلی برام جالب اومد گفتم اینجا بنویسم تا شما هم استفاده کنید و از دستش ندید تا حالا به این فکر کردید که چرا روی کیک تولد شمع میذارن و لحظه فوت کردن شمع میگن آرزو کن؟ به نظرتون این کار بی دلیل انجام میشه؟ راز شمع چیه؟ جواب این سوال ها رو اگه بخوایم پیدا کنیم به یه نکته اول...
-
سالــــــــــــروزه یکی شدنمون مبارکღღღ
دوشنبه 3 تیرماه سال 1392 19:22
سلام عید همه مبارک یه مدت کوتاه نبودم چون مودمم خراب شده بود ممنون از همه دوستای خوبم که جویای حال بودن تولد همسری خیلی خیلی خوب برگزار شد توی پست بعدی حتما تعریف میکنم که چه گذشت و اینکه زیاد نشد عکس بگیرم از هیچی ولی یه چندتایی آپ میکنم و اما امــــــــــروز... سال پیش توی یه همچین روزی و ساعتی یعنی روزه نیمه...
-
ایده های خوب برای تولد همسرمღღღ
پنجشنبه 23 خردادماه سال 1392 11:07
دوستای خوبه وبلاگیــــــــــــــم سلام به همگی... از همتون راهنمایی میخوام...به کمک و تجربه هاتون و ایده های خوبه تک تکــــــــتون نیاز دارم آخه اخر همین ماه تولده همسرم هســـــت همیشه قبل از ازدواج یکی از آرزوهام بود که بریم سر خونه زندگیمون و من این روز رو براش جشن بگیرم حالا به لطف خدا اون روز رسیده... ( تازه 3 روز...
-
بلاگ اسکای هم با این بروز رسانیشღღღ
یکشنبه 19 خردادماه سال 1392 11:39
سلام دوستای گلم راستش از وقتی که بلاگ اسکای بروز رسانی کرد و اینجا رو کلی تغییر داد دیگه به دلم نمیچسبه یعنی اصلا ازین تغییرات خوشم نیومده اصلا من بلاگ اسکای رو بخاطر دلچسب بودنه پنل کاربریش انتخاب کردم اما الان خیلی بد و پیچیده شده و ازینکه ادای بقیه بلاگ ها رو درآورده اصلا خوشم نیومد... علت کمرنگ شدنم نیز همینه......
-
معرفی به روایت تصویـــــــرღღღ
سهشنبه 7 خردادماه سال 1392 14:19
خب دوستای گلم من امروز میخوام کسانی رو که با ماتوی یه خونه زندگی میکنن رو بهتون معرفی کنم!! بله راستش منو همسری تنها زندگی نمیکنیم و یه چندنفر دیگه هم با ما هستن ! که زندگیمون رو لذت بخش تـــر کردن! الان معرفی میکنم خدمتتون ایشـــون روح ماهـــی هستن... که معمولا همیشه توی این سوراخ سنگ قایم میشه و قایمکی بیرون رو نگاه...
-
حس کــــدبانوگریღღღ
سهشنبه 31 اردیبهشتماه سال 1392 17:23
دیروز حس کدبانو گریم بدجـــوری قـــلـمبه شــده بـــــود!! با خودم گـــــفتم بلندشــــم کیک درست کنم شب که همسری اومد بعداز شام باچایی بخوریم خلاصه اینکه رفتم تو آشپزخونه و دست به کار شدم البـــتـه قــبلش تــوی گــــــوگل کــلی راجــب یـه رسـپـی خوب سرچ کردم اما نمیدونم چرا ییهو! تصمیم گرفتم یه کیک من درآوردی درست کنم!...
-
ســــوپ جـــو ღღღ
یکشنبه 29 اردیبهشتماه سال 1392 17:03
چند روز پیش میخواستم سوپ جــو درست کنم ( جوخیس کردم ) آخه من معمولا جو رو از شب قبل خیس میکنم ولی ظاهرا به جای جو گنـدم خیس کـــردم البته همون لحظه متوجه سوتی خودم شدم ها... ا ما چون دیگه روش آب ریخته بودم نمیـــشـد برگـــردوند تو ظرفش بنابراین تصمیم گرفتم بریزم تو یه ظرف و سبزه بندازم!! الان یه سبزه خیلی خوشگل شده!!...
-
سالگرده عقدمونღღღ
دوشنبه 23 اردیبهشتماه سال 1392 17:00
امروز اولین سالگرده عقدمونه... یکسال پیش درست توی یه همچین روزی ساعت 5 بعداز ظهر منو همسری در حضورخانواده ها و فامیل...کناره هم برای همیشه به عقده هم در اومدیم چه روزه به یاد موندنی و زیبایی بود... همسر گلم دوستت دارم
-
سفارش ادکلن ღღღ
جمعه 20 اردیبهشتماه سال 1392 17:24
چندروز قبل همسری قرار بود به یکی از دوستاش که تو صنف ادکلن فروشای اصل بو د و همیشه ازشون خرید میکنیم بگه برامون ادکلن بیاره همسری بعداز ظهرزنگید گفت سارا جان چه ادکلنی میخوای؟ گفتم والا نمیدونم دوستت چی معرفی میکنه؟ بعداز پرسیدن ازدوستش گفت میگه نینا ریچی ریچی و فارنهایت و دو سه تا اسم دیگه... من هم گفتم بغیر از...
-
یه سرگرمی،هندونه ایღღღ
پنجشنبه 19 اردیبهشتماه سال 1392 15:17
دیشب با همــسـری ،گلم داشـتـیم فـیـلم نـگاه مــیـکردیــم... جاتـون خالی هنـدونه هـم میـخوردیـم... ( اونم چه هندونه شیرینی ) ازونجایی که دیگـه پازلی نبـود درسـت کـنـم، خـودم واسه خودم یه چیزی دست و پا کردم،که سرگرم شم! البته ناگفته نماند تو تمام طول مدتی که داشتم سعی میکردم تخمه های هندونه رو که بعداز چیدن هی لیز...
-
عاشقی ღღღ
سهشنبه 17 اردیبهشتماه سال 1392 18:43
ازاستادى پرسیدند آیاقلبى که شکسته بازهم میتواندعاشق شو د؟؟ استادگفت : بله !! پرسیدند :آیاشما تاکنون ، ازلیوان شکسته ، آب خورده ایاید؟ استادپاسخ داد :آیاشمابخاطرلیوان شکسته از آب خوردن دست کشیده اید ؟!!
-
پیــانو و گــیـتارღღღ
دوشنبه 16 اردیبهشتماه سال 1392 21:36
ظاهرا همسری علاوه بر سرگرم کردن،من قصد جمع آوری و درست کردنه کلکسیونی ازین پازل های چوبی رو داره! چون دوباره یکی دیگه هم خریده آورده میگم این چیه؟ با خنده میگه پازل! مثل اینکه من فک کرده باشم تخته گوشته! (انگار بهش خوش گذشته)!میگم خودت میخوای درست کنی دیگ ه ؟ با قیافه ای مصمم و حق به جانب و البته تعجب!میگه : نه من که...
-
پازل معـبد بهشت ღღღ
یکشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1392 12:34
چند روز پیش همســــــــری برام یه پازل خریده بود من عاشق درســـــت کردنه پازلم ولی این یکی با همه اونایی که تا حالا درست کرده بودم فرق داشت جنسش کاغذی و مقوایی و.. نبود...چــــــــــوبی بود... منم فرداش از ساعت 1ظهر تا 7 شب قبل از اینکه همـــــــسری بیاد خونه درستش کردم خیــــلی کار بـُـــــــرد و سخـــــــت بود باید...
-
روز مادر مــبـــــارک ღღღ
یکشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1392 12:31
دو شب پیش رفته بودیم خونه مامانم البته با یک روز تاخیر برای تبریک روز مادر چون میخواستیم همه خواهر برادرا یه جا و در یک روز جمع بشیم که همین طور هم شد مامان دوباره یکی دیگه از شاهکارای آشپزی خودش رو نشون داد... جاتون خالی مامانم چه کوفته ای درست کرده بود خیلی خوش آب و رنگ و البته خوشمزه بود گفتــــــــــــم خالی از...
-
سخنی با خدای خــوبم ღღღ
یکشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1392 12:29
این دومین پست وبلاگمه... نمیدونم از چی و کی باید بنویســـــــم...ولـــی دوس دارم ایــــنـجا عـــــین یـه دفـــتر خـاطــــرات بــــرام باقـــــی بـــــمونــه پر از خــــاطــــرات خـوب و شــــیرین و البــــتـه گاهـی هـــم شــــاید تـــلخ... که از خــــدا مــــــیــــخوام خاطرات تلخ رو با شـــیرینی پ نگاهش همیشه برامون...
-
وظیـــفه عشــق ღღღ
یکشنبه 15 اردیبهشتماه سال 1392 12:28
بگذارتا همیشه، حقـــــــیـرتریــن غـم ها یـا ناچــیــزتـریـــن شـادی هـا ی خود را به هم بگوییم این اعتمادها و این همدلیِ با شکوه هـــر دو حـــق و وظــیـــــــفـه عـــــــشـــق انـــد... دیوانه ام میـــکــند فـــــکر ایـــــنـــکـه زنده زنده نیمی از من را جدا کنند!! پــــس تـا زنــــده ام با مــن بــمـان .